کمتر از دو دهه پیش حجت­الاسلام زائری طرح تأسیس نوبل جهان اسلام را پیشنهاد داد. زمانی که هنوز جایزه مستقل در حوزه ادبیات داستانی تأسیس نشده بود و جایزه­ ای هم اگر بود در تیول بنیاد ادبیات­ داستانی بود و ثقل چنین جایزه­ ای بر قواره نحیف آن بنیاد سنگینی می­ کرد.

جایزه جلال

همشهری آنلاین - فرشاد شیرزادی: کمتر از دو دهه پیش خبری از جایزه جلال آل احمد نبود و حجت الاسلام محمدرضا زائری پیشنهاد تأسیس جایزه ای که بتواند بدیل نوبل، بوکر، پن و غیره و غیره باشد به خبرنگار همشهری داد. او در مصاحبه ای عنوان کرد که جای چنین جایزه ای واقعاً خالی است. از آن روز به بعد با نویسندگان و شاعران مختلفی موضوع را به بحث گذاشتیم و هر یک نظر و دیدگاه خود را بیان کردند.

علیرضا قزوه، که آن زمان مسئول بنیاد ادبیات داستانی حوزه هنری بود و هر نیمه رمضان به دیدار رهبر انقلاب می رفت، ضمن استقبال از این طرح در نخستین واکنشش به خبرنگار همشهری اعلام کرد که «حوزه هنری برای تأسیس چنین جایزهای داوطلب است و از همینک هر گونه آمادگی خود را اعلام می کند.»

سید مهدی شجاعی، نویسنده پیشکسوت ادبیات دینی کشور بر لزوم تأسیس چنین جایزه ای تأکید کرد و غلامحسین عمرانی، شاعر، پژوهشگر و استاد دانشگاه نیز گفت: «اگر کشورهای منطقه با ایران همسو باشند، این جایزه در سطح جهان مطرح خواهد شد.»

قاسمعلی فراست، نویسنده نخستین رمان دفاع مقدس، یعنی «نخله ای بی سر» نیز تأکید کرد: «بر خلاف بسیاری از شاعران و نویسندگان که در مورد این پرسش به شما پاسخ مثبت دادند و گفته‌اند جای چنین جایزه‌ای خالی است و باید چنین جایزه‌ای را هر چه زودتر تأسیس کرد، به دو دلیل با آن مخالفم. نخستین دلیلم این است که ما در کنار جایزه کتاب سال بخشی داریم به عنوان کتاب‌های حوزه اسلام. این بخش از جایزه همه کتاب‌های داخل و خارج کشور را در برمی‌گیرد. اگر بتوانیم همین بخش را فعال و قدرتمند کنیم و مسیری برایش باز شود که آثار درخشان در جهان مطرح شود و توجه به نویسندگان علوم اسلامی را به خودش جلب کند نتیجه بهتری خواهیم گرفت.» در واقع آن زمان که فراست طرح چنین پیشنهادی را داد، جایزه ای که به طور مستقل به ادبیات داستانی بپردازد و در ادواری، کاظم مزینانی و ابوتراب خسروی، از روشنفکران تراز اول ادبیات داستانی این جایزه را از آن خود کنند، هنوز نضج نگرفته بود.

سید مهدی شجاعی در فراز دیگری از سخنانش عنوان کرد: «ایران می‌تواند چنین جایزه‌ای را ابداع کند و نویسندگان و شاعران و اهل قلم را در دنیای اسلام به رقابت فرابخواند. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد رخداد فرهنگی فرخنده‌ای است و به گمانم حتماً تأثیرات مثبتی در جهان خواهد داشت.»

وی ادامه داد: «باید مانیفستی برای تأسیس جایزه‌ای همانند نوبل در جهان اسلام وجود داشته باشد. معتقدم که هم اسکار و هم نوبل وجوه سیاسی دارد، به ویژه اسکار که بنیانش از سوی تأسیس کنندگانش قدری صهیونیستی هم هست. بنابراین چنین جوایزی نمی‌توانند فارغ از نگاه سیاسی باشند. نکته‌ای که وجود دارد و ما در آن حوزه فقیریم این است که آن‌ها با تبلیغات و رسانه‌هایی که در اختیار دارند، چنین جوایزی را در جهان جا انداخته‌اند و مطرح کرده‌اند.»

محمود اکرامی فر، شاعر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز عنوان کرد: «به گمانم جای خالی طرح و تأسیس چنین جایزه‌ای در ایران محسوس است و مشکل دیگر این است که ما همیشه در زمینه تولید و تألیف جایزه‌ای در خور و شایسته نویسندگان و شاعرانمان نداریم بلکه ما بیشتر به مصرف ادبی می‌اندیشیم نه تولید ادبیات خلاقانه. بیشتر به دنبال این هستیم که چه کسی شعر خوبی می‌گوید و کدام نویسنده در خارج از مرزهایمان داستان درخشان می‌نویسد.»

سعید بیابانکی هم در پاسخ به این پرسش که «جایزه‌ای مانند نوبل جهان اسلام باید چه ملاک‌ها و معیارهایی داشته باشد؟» گفت: «بهترین ملاک این است که در این جایزه بیشتر معنویت مطرح باشد. معنویت البته واژه بزرگی است که دامنه معانی‌اش زیاد است. اگر بخواهیم آن را به شکلی جزیی‌نگرانه بررسی کنیم به همان نکاتی می‌رسیم که اسلام برای آن‌ها ظهور کرده و این بهترین ملاک و معیار است. به نظرم وقتی گفتیم معنویت طبعاً بسیاری از مسایل جهان اسلام را در برمی‌گیرد و از انسان دفاع می‌کند.»

این شاعر یادآور شد: «چنین جایزه‌ای می‌تواند دفاع از انسانیت، دفاع از مظلومیت و خیلی نکته‌های دیگر را نیز با خود به همراه داشته باشد. وقتی بحث دفاع از انسانیت مطرح می‌شود می‌تواند خیلی موارد را مورد پوشش خود قرار دهد.»

رضا اسماعیلی، شاعر آیینی هم عنوان کرد که باید در تأسیس جایزهای در حوزه ادبیات داستانی مراقب آفت موازی کاری باشیم.

به همین دلیل ساده بود که از ۱۵ سال پیش جوایز ادبیات داستانی ذیل جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، که اشخاصی مانند عبدالله کوثری، زنده یاد مهدی سحابی، جعفر ابراهیمی(شاهد)، و جوایزی مانند چهره های ماندگار صدا و سیما که نصیب بزرگانی چون غلامحسین ابراهیمی دینانی، عبدالعلی دستغیب و زنده یاد منوچهر آتشی شد، در طلوع جایزه جلال، با همه عطر و بو و لعابشان، رنگ باختند.

حال امروز با صدایی رسا نه تنها از زبان نویسندگان وطنی که از لسان نویسندگان دیگر کشورها می شنویم که جایزه جلال آل احمد در کنار نوبل ادبیات قرار می‌گیرد و جایزه جلال نقطه عطف حیات فرهنگی نویسندگان جهان اسلام و همچنین ایران فرهنگی است.

نوبل جهان اسلام تأسیس شد | کشورهای منطقه با ایران همسو باشند
سید حسین اشراق

سید حسین اشراق، نویسنده افغانی در این باره گفت: «با سرمایه گذاری مناسب با شأن بین‌المللی جایزه ادبی جلال آل احمد و مدیریت هوشمندانه فضای رقابتی در این عرصه، می‌توان به قرار گرفتن جایزه جلال آل احمد در کنار نوبل ادبیات، من بوکر، گوته، پولیتزر، گنکور و... امیدوار بود. یکی از عواملی که در توسعه و حفظ فرهنگ هر جامعه‌ای نقش مهمی را ایفا می‌کند، فعالیت‌های فرهنگی مانند رویدادها، جایزه‌ها و جشنواره‌های مختلف است. این دست فعالیت‌ها ارتقای هنر، ادبیات و دیگر عرصه‌های فرهنگی را به دنبال دارد و به ترویج و تشویق خلاقیت و پرورش استعدادهای نسل جوان کمک می‌کنند. از سویی برگزاری چنین برنامه‌هایی را می‌توان به عنوان یک پل ارتباطی بین نسل‌ها و همچنین بین کشورها و فرهنگ‌های مختلف قلمداد کرد.»

سید حسین اشراق، رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات نبراس در کابل، ابعاد این جایزه را چنین بررسی کرد: «در ابتدا با اشاره به اینکه «جایزه ادبی جلال آل احمد» به عنوان یک جایزه ادبی بزرگ، رویدادی مهم در جهت شناسایی استعدادهای ادبی و همچنان ارج‌گزاری به نویسندگانِ برتر در حوزه‌های داستان بلند و رمان، داستان کوتاه، نقد ادبی و مستندنگاری به شمار می‌رود، همانگونه که دریافت یک جایزه ادبی معتبر می‌‎تواند از جمله بزرگ‌ترین افتخارات یک نویسنده به شمار آید، جایزه ادبی جلال آل احمد نیز برای نویسندگان و آفرینشگران آثارِ ادبی می‎تواند نقطه عطفی در حیات فرهنگی آنها به شمار آید.»

وی ادامه داد: «در رابطه با ویژگی‌های اهدای جایزه ادبی جلال آل احمد، در آئین نامه مربوط به آن مشخص شده است، این جایزه به «آثار ادبی برجسته، بدیع و پیشرو» اهدا می‌شود. ویژگی‌هایی که به گونه کلی مطرح شده‌اند، اما نکته مهم این است که روند و میکانیسم تشخیص آثارِ برتر چگونه باشد؟ به نظر من صلاحیت علمی، صلاحیت داوری و شفافیت رفتاری هیأت علمی و داوران نیز از اهمیت ویژه برخوردارند؛ زیرا با همین سه ویژگی است که اعتمادِ جامعه فرهنگی جلب و تضمین می‌شود.»

اشراق در ادامه به برخی ضرورت‌ها در جوایز ادبی اشاره کرد و گفت: «به نظر من بحثِ حفظ میراثِ ادبی- فرهنگی و خلق آثارِ فاخر، مهم‌ترین انگیزه برای برپایی و پویایی در جایزه‌های ادبی به شمار می‌روند، امیدوارم دست اندرکاران جایزه ادبی جلال آل احمد چشم‌اندازشان را در راستای تعالی ادبیات فارسی و نشاط بخشی به حیاتِ فرهنگی حوزه تمدنی هماهنگ کرده و ضریبِ ارتقای کیفیتِ کارِشان را در کانون توجه قرار داده باشند.»

نویسنده کتاب «هرمنوتیک و پایان ناپذیری سلسله تأویل» درباره نقش جشنواره‌ها و جوایز ادبی در معرفی یک نویسنده، اثر او و تجدید چاپ آن اشاره کرد: «جوایز ادبی و جشنواره‌ها بهترین راه تقویت حافظه فرهنگی جامعه و تشویق مردم برای دستیابی مشتاقانه به کتاب است؛ این روند نقش جوایز ادبی را برجسته می‌کند. از همین رو گفته می‌شود اگر پروسه اهدای جوایز ادبی معتبر با داوری تخصصی، همه ‌جانبه و به دور از مسائل حاشیه‌ای موفقیت به دست آورد، بدون تردید یاری می‌رساند. در واقع آثاری که توسط عده‌ای کارشناس خبره مورد ارزیابی قرار گرفته و به مردم معرفی شده‌اند، مخاطبان را به خوبی به سوی خود می‌کشاند و تقاضا به کتاب در بازار را بالا می‌برد؛ روندی که موجب می‌شود شمارگان کتاب بالاتر برود و به چاپ بعدی برسد.»

او با اشاره به اینکه نفس برگزاری جایزه ادبی با نگاه تخصصی در واقع بحث معرفی کردن و دیده شدن هرچه بهتر نویسندگان و آثار آنها، امر تأثیرگذاری بر سرنوشت امروز و فردای جامعه است، بیان کرد: «این میان طیف جوانان از اهمیت ویژه برخوردار است. برگزاری جوایز ادبی مانند جایزه جلال آل احمد از یک سو یاری می‌رساند جوانان با نویسندگان و آثار آنها آشنایی بیشتری پیدا کنند و از سوی دیگر تشویق می‌شوند و انگیزه پیدا می‌کنند که خود نیز در روند خلق آثار ادبی سهم بگیرند.»

وی افزود: «به گمان من رشد و اعتلای ادبیات در گرو پرورش نویسندگان خلاقی است که از ذکاوت خود برای تنومند کردن ریشه‌های فرهنگی جامعه بهره می‌برند، این میان نقش جوانان در هردو صورت (تأثیرپذیری و تأثیرگذاری) واجد اهمیت اساسی است.»

رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات نبراس در بخش دیگری از سخنان خود، ضرورت نگاه تمدنی به جایزه جلال آل‌احمد را مطرح کرد و گفت: «اگر قرار باشد جایزه جلال آل احمد جایگاه تمدنی خود را پیدا کند، باید برایش یک برنامه‌ریزی بلندمدت کرد تا در نهایت به مثابه مهمترین جشنواره ادبی برای پاسداشت از زبان فارسی تبدیل شود؛ این امر اقتضا می‌کند به جای مرزهای جغرافیای سیاسی به مرزهای تمدنی زبان فارسی بیشتر از پیش رجحان داده شود. برای رسیدن به این هدفِ مهم، باید گام‌هایی که با برگزاری جایزه جلال آل‌احمد برداشته شده، بیشتر شود. زبان فارسی افزون بر محدوده جغرافیای تمدنی خویش بر ملل و نحل و زبان‌های گوناگون دیگر هم از اثرگذاری‌ شگرفی داشته و در ساختن و پرداختن تمدن بشری نقش و سهم مهمی ایفا کرده است. نقش مهمی که افزون بر گستره تمدن شرقی حوزه‌های علمی و فرهنگی غرب را نیز درنوردیده و تحت تأثیر قرار داده است.»

نویسنده کتاب «مفاهیم کلیدی در فلسفه میان فرهنگی» ادامه داد: «با جدی گرفتن ظرفیتِ زبان فارسی به عنوان قدیمی‌ترین و کم ‌تغییرترین زبان که در حال حاضر در گفت‌وگوی فعال با زبان‌های دیگر در جهان قرار دارد، حفظ و پاسداشتِ آن، فعالیت‌های بیشتری را اقتضا می‌کند. به نظرِ من شامل کردن آثارِ نویسندگان افغانستانی در جشنواره جلال آل احمد با وجود اینکه طبیعی به نظر می‌رسد مایه سپاسگزاری است. احساس می‌کنم برای با کیفیت کردن کار هماهنگی‌های بیشتری باید با جوامع ادبی افغانستان و تاجیکستان صورت گیرد. افزون برآن باید آثار نویسندگان فارسی زبانی که در سراسرِ گستره جهان خلق شده / می‌شوند شامل روند جایزه ادبی جلال آل احمد نیز بشوند.»

اشراق در بخش دیگر سخنان خود به حضور نویسندگان افغانستانی در یکی از ادوار این جایزه اشاره کرد و گفت: «تا جایی که من اطلاع دارم در دور نهم جایزه ادبی جلال آل احمد آثاری از نویسندگان افغانستانی مانند زنده‌یاد رهنورد زریاب، سیدحسین فخری، سیدعلی موسوی و احمد ضیاء سیامک هروی دیده شدند و از شخصیت ادبی اکرم عثمان نیز ارج گزاری صورت گرفت. به نظر لازم است این روند خجسته توسعه پیدا کند و از شأن بین المللی برخوردار شود. بر دست اندرکاران جایزه جلال آل احمد است که این جایزه را به مثابه چتر قابل اعتماد برای نویسندگان تمدن زبان فارسی درآورند و اعتبار فرهنگی را که برای روند آن تعریف کرده‌اند، با توجه بیشتر به نویسندگان فارسی زبان غیرایرانی، بیش از پیش معنادار کنند.»

سید حسین اشراق در پایان سخنان خود با اشاره به جایزه نوبل ادبیات، گفت: «با سرمایه گذاری مناسب با شأن بین‌المللی جایزه ادبی جلال آل احمد و مدیریت هوشمندانه فضای رقابتی در این عرصه، می‌شود از قرار گرفتن جایزه جلال آل احمد در کنار نوبل ادبیات، من بوکر، گوته، پولیتزر، گنکور و... امیدوار بود. آرزو دارم فرصت‌ها بیشتر از این شکوفا شود و گام‌های با کیفیت‌تری در راستای حفظ و توسعه دستاوردهای فرهنگی در حوزه تمدنی ما برداشته شوند.»

کد خبر 813979

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha